مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21173 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

عشق به انسان ديگر چه حكمي دارد و آيا اين عشق مي تواند راه رسيدن به عشق حقيقي باشد
آدمي موجودي است شيفته محبت كردن و محبت ديدن. البته به مقتضاي سن، روزي به سينه مادر عشق مي ورزد و روزي به اسباب بازي و روز ديگر به هنر و ... در حقيقت به هر مقدار كه رشد عقلاني و رواني فرد كامل گردد، عشق ورزي او نيز متحول شده و به فراز بالاتري صعود خواهد كرد، البته اين تمايل در همه افراد يكسان نيست؛ برخي در همان سطح ابتدايي باقي مي مانند و برخي نيز صعود را ادامه مي دهند. شما در سطوري از نامه خود در توجيه اين تلاطم و دغدغه ها مانده ايد، ولي همه اينها در نظام تكاملي انسان معنادار و هدفدار است. جاذبه ها و كشش هاي مختلف حيات جملگي براي به حركت درآوردن آدمي است تا او وارد صحنه عمل شود و در اين سير از «بودن» به «شدن» برسد. گرچه برخي در همين جاذبه ها مي مانند و حركتي به جانب بالا نمي كنند؛ ولي برخي نيز خسته دل در تمناي محبتي عميقند و تا آن را در نيابند آرام نمي شوند. آري فرزندم: {Hالمجاز قنطرة الحقيقه H}؛{M مجاز پل حقيقت است M}». دل باختگي هاي گذراي زندگي، پلي است تا آدمي ظرفيت دل باختن به حقيقت هستي را دريابد و آن گاه است كه آرام خواهد گرفت: {H{/Bأَلا بِذِكْرِ اَللَّهِ تَطْمَئِنُّ اَلْقُلُوبُ {w8-12w}{I13:28I}/}H}. نظامي گنجوي در پايان ماجراي ليلي و مجنون سخن حكيمانه اي را آورده كه در واقع تمام داستان را براي همين نكته سروده است. گويد: وقتي ليلي در بستر مرگ افتاد وصيتي براي مجنون به مادر خود كرد و گفت: به او بگو عاشق چيزي باش كه جاودان و ماندگار است، نه شيفته و دلباخته كسي چون من كه هيچ چيزش در اختيار خود نمي باشد و همواره در معرض مرگ و زوال و دستخوش تحوّل و بي قراري است. به گفته اقبال لاهوري : {Sنعره زد عشق كه خونين جگري پيدا شد# حسن لرزيد كه صاحب نظري پيدا شدS} و به گفته حافظ : {Sيك قصه بيش نيست غم عشق وين عجب # كز هر زبان كه مي شنوم نامكررست S} {Sعرضه كردم دو جهان بر دل كار افتاده # به جز از عشق تو باقي همه فاني دانست S} {Sسلطان ازل گنج غم عشق به ما داد# تا روي در اين منزل ويرانه نهاديم S} {Sاي دل مباش يكدم خالي زعشق و مستي # وانگه برو كه رستي از نيستي و هستي S} و بالاخره : {Sبا مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي # تا بي خبر بميرد در درد خودپرستي S} {Sعاشق شو ارنه روزي كار جهان سرآيد# ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستي S} {Sقلم را آن زبان نبود كه سرّ عشق گويد باز# وراي حد تقريرست شرح آرزومندي S} عشق داراي حكم تكليفي نيست، ليكن هر عشق و گرايشي انسان را به نوعي كنش و عمل مي كشاند. بنابراين عشق الهي به انسان مسير الهي مي بخشد و عشق شيطاني فرد را در سبيل شيطان قرار مي دهد. منظور از عشق الهي فقط دوست داشتن خدا نيست، بلكه دوستي خدا و هر كس و هر چيز كه خدا دوست دارد. در مثل آمده است كه مؤمن فرزند خود را دوست مي دارد، ولي اين علاقه بايد براي خدا و در مسير او باشد. لذا مؤمن از هر عشقي كه در مقابل عشق به خدا قرار گيرد، نه در طول آن، مي پرهيزد. اين تجربه اي ارزشمند براي شماست؛ زيرا در هر موضوعي آدمي نياز به تجربه دارد. شما اكنون عشق را مي شناسيد و آن را تجربه كرده ايد. حال نيز مي توانيد درباره عشق به خدا و اولياي او - كه عشق حقيقي است - تصور بهتري داشته باشيد. مگر در نماز نمي خوانيد: {A{/Bاَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ اَلْعالَمِينَ {w1-4w}{I1:2I}*/}A}؛{M همه ستايش ها از آن خداوندي است كه پرورش دهنده جهانيان است M}». يعني، هر چيز قابل ستايشي و هر زيبايي از اوست. پس بايد او را شناخت و به او عشق ورزيد. براي شناخت خداوند، قرآن را خوب بخوانيد؛ مخصوصاً آياتي كه در آن آدمي را به تدبّر در طبيعت و در زيبايي ها و ظرافت هاي خلقت دعوت مي كند. در درخشش خورشيد، در آسمان آبي، شب هاي پر ستاره و ... مي توان جلوه هايي از هنر، عظمت، زيبايي و ... را ببينيد. حال آيا كسي جز او براي عشق ورزي سزاوار است. خواهر من! عشق به خدا، گوهري بي بديل است كه به آساني به كف نمي آيد. متاعي ارزشمند است كه بر سر هر كوچه و بازار نمي فروشند. قلبي صاف، روحي آماده و تفكّري عميق مي خواهد تا آدمي را بر ساحل عشق به خدا نشاند، تا آن جا كه بگويد: «خدايا! تو را نه به خاطر ترس از دوزخ و نه طمع بهشت؛ بلكه به خاطر آن كه براي عبادت سزاواري، پرستش مي كنم»، {V(حضرت اميرالمؤمنين علي(ع))V}. بنابراين توصيه ما به شما اين نيست كه علاقه به فرد مورد نظر را از دل بيرون كنيد، ليكن سعي كنيد آن را بسيار عادي كنيد و در آن درجا نزنيد، زيرا اين خود يك مجاب براي نفس شما مي شود و مانع پرواز روح به سوي محبوب حقيقي و متعالي مي شود.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.